معنی فارسی under-producing

B2

در حال تولید کمتر از حد استاندارد یا نیاز، معمولاً به دلایل مختلف مانند کمبود منابع.

Producing less than necessary or expected, often due to various limitations.

example
معنی(example):

این تیم به دلیل کمبود منابع، در حال تولید کم‌تر از حد معمول است.

مثال:

The team is under-producing due to a lack of resources.

معنی(example):

گیاهان کم‌تولید می‌توانند به اکوسیستم آسیب برسانند.

مثال:

Under-producing plants can harm the ecosystem.

معنی فارسی کلمه under-producing

: معنی under-producing به فارسی

در حال تولید کمتر از حد استاندارد یا نیاز، معمولاً به دلایل مختلف مانند کمبود منابع.