معنی فارسی under-selling

B2

عملی که در آن چیزی با قیمتی کمتر از آنچه که باید به فروش برسد، فروخته می‌شود.

The practice of selling something at a price lower than its value, often leading to financial loss.

example
معنی(example):

کم فروش کردن می‌تواند به شهرت یک برند آسیب برساند.

مثال:

Under-selling can harm a brand's reputation.

معنی(example):

آن‌ها محصول را کم‌فروشی می‌کنند که منجر به ضرر می‌شود.

مثال:

They are under-selling the product, leading to losses.

معنی فارسی کلمه under-selling

: معنی under-selling به فارسی

عملی که در آن چیزی با قیمتی کمتر از آنچه که باید به فروش برسد، فروخته می‌شود.