معنی فارسی under-sexed
B2اصطلاحی که به کمبود فعالیت جنسی در فرد اشاره دارد.
Describes a person who has lower than normal sexual activity or desire.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او خود را با کمبود رابطه جنسی توصیف کرد و احساس کرد که فعالیت جنسی کافی ندارد.
مثال:
He described himself as under-sexed, feeling that he lacked sufficient sexual activity.
معنی(example):
کمبود رابطه جنسی میتواند بر شادی کلی و اعتماد به نفس یک فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Being under-sexed can affect someone's overall happiness and self-esteem.
معنی فارسی کلمه under-sexed
:
اصطلاحی که به کمبود فعالیت جنسی در فرد اشاره دارد.