معنی فارسی under-spent
B1عبارت به معنای هزینه کردن کمتر از مقدار اختصاص یافته است.
Having spent less than planned or budgeted.
- VERB
example
معنی(example):
او متوجه شد که کمتر از budget خود برای سفر هزینه کرده است.
مثال:
She realized she had under-spent her budget for the trip.
معنی(example):
بودجه اختصاص داده شده برای پروژه در سال جاری کمتر از مقدار برای آن هزینه شده است.
مثال:
The funds allocated for the project were under-spent this year.
معنی فارسی کلمه under-spent
:
عبارت به معنای هزینه کردن کمتر از مقدار اختصاص یافته است.