معنی فارسی underbred

B1

عبارت 'بی‌نژاد' به افرادی اشاره دارد که از نژاد یا اصل معین و پذیرفته‌شده‌ای برخوردار نیستند و از لحاظ رفتاری یا ظاهری ضعیف‌تر از دیگران هستند.

A term used to describe animals or people lacking pedigree or refinement.

adjective
معنی(adjective):

Of inferior breeding or upbringing; vulgar, lacking in manners or finesse.

معنی(adjective):

(of animals) Not purebred; of an inferior strain.

verb
معنی(verb):

To breed insufficiently.

example
معنی(example):

سگ به نظر می‌رسید که بی‌نژاد و چندان سالم نیست.

مثال:

The dog looked underbred and not very healthy.

معنی(example):

او به خاطر رفتار بی‌نژادش در این رویداد مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

He was criticized for his underbred manners at the event.

معنی فارسی کلمه underbred

: معنی underbred به فارسی

عبارت 'بی‌نژاد' به افرادی اشاره دارد که از نژاد یا اصل معین و پذیرفته‌شده‌ای برخوردار نیستند و از لحاظ رفتاری یا ظاهری ضعیف‌تر از دیگران هستند.