معنی فارسی undercapitalised

B1

این واژه به کسب‌وکار یا پروژه‌ای اشاره دارد که به اندازه کافی سرمایه گذاری نشده است.

Describing a business or project that lacks sufficient capital.

adjective
معنی(adjective):

Insufficiently capitalised

example
معنی(example):

این طرح کم‌سرمایه برای رقابت با شرکت‌های بزرگ‌تر دچار مشکل شد.

مثال:

The undercapitalised venture struggled to compete with larger companies.

معنی(example):

یک پروژه کم‌سرمایه معمولاً نمی‌تواند به اهداف خود برسد.

مثال:

An undercapitalised project often fails to reach its goals.

معنی فارسی کلمه undercapitalised

: معنی undercapitalised به فارسی

این واژه به کسب‌وکار یا پروژه‌ای اشاره دارد که به اندازه کافی سرمایه گذاری نشده است.