معنی فارسی underlever

B1

در زیر اهرم کردن، به معنای کاستن از سطح بدهی‌ها برای افزایش قدرت مالی و نقدینگی است.

To reduce the leverage of assets to increase liquidity and financial flexibility.

noun
معنی(noun):

A lever behind the trigger guard of a rifle

معنی(noun):

A particular piano component.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که دارایی‌های خود را تحت اهرم پایین ببرند تا نقدینگی را افزایش دهند.

مثال:

They decided to underlever their assets in order to increase liquidity.

معنی(example):

کاهش اهرم ممکن است شرکت‌ها را در معرض ریسک‌های مالی قرار دهد.

مثال:

Underlevering can expose companies to financial risks.

معنی فارسی کلمه underlever

: معنی underlever به فارسی

در زیر اهرم کردن، به معنای کاستن از سطح بدهی‌ها برای افزایش قدرت مالی و نقدینگی است.