معنی فارسی underspending
B2عمل صرف هزینه کمتر از حد مجاز، به‌ویژه در زمینه مالی یا سازمان‌ها.
The act of spending less than allocated, often resulting in financial implications.
- verb
verb
معنی(verb):
To spend too little of the funds appropriated or allocated.
example
معنی(example):
صرف هزینه کمتر می‌تواند منجر به کاهش بودجه در دوره بعدی شود.
مثال:
Underspending can lead to budget cuts in the next cycle.
معنی(example):
صرف هزینه کمتر توسط مدرسه، نگهداری از تأسیسات را دشوار کرده است.
مثال:
The school's underspending made it difficult to maintain facilities.
معنی فارسی کلمه underspending
:
عمل صرف هزینه کمتر از حد مجاز، به‌ویژه در زمینه مالی یا سازمان‌ها.
