معنی فارسی undertricks
B1ترفندهای مخفیانه و زیرکانه برای دستیابی به هدف، چه در بازی یا هنر.
Clever or deceptive tricks used to gain an advantage in a game or performance.
- noun
noun
معنی(noun):
A trick that declarer does not win, causing the contract to go down.
example
معنی(example):
او چندین ترفند زیرکانه یاد گرفت تا بازی پوکر خود را بهبود بخشد.
مثال:
He learned several undertricks to improve his poker game.
معنی(example):
شومن از ترفندهای زیرکانه برای اجرای تردستی‌های خود استفاده کرد.
مثال:
The magician used undertricks to perform his illusions.
معنی فارسی کلمه undertricks
:
ترفندهای مخفیانه و زیرکانه برای دستیابی به هدف، چه در بازی یا هنر.
