معنی فارسی underwires
B1سیمهای زیرین، ساختارهایی در تولید پوشاک، به ویژه سوتینها، که به شکلدهی و حمایت کمک میکنند.
Wires sewn into clothing, especially bras, to provide shape and support.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A semicircular wire placed in a bra to support the breasts.
معنی(noun):
A bra that includes such wires.
verb
معنی(verb):
To fix such a wire in place.
example
معنی(example):
سیمهای زیرین در سوتین پشتیبانی و فرم را فراهم میکنند.
مثال:
The underwires in a bra provide support and shape.
معنی(example):
او سوتینهایی بدون سیمهای زیرین را برای راحتی ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers bras without underwires for comfort.
معنی فارسی کلمه underwires
:
سیمهای زیرین، ساختارهایی در تولید پوشاک، به ویژه سوتینها، که به شکلدهی و حمایت کمک میکنند.