معنی فارسی undescended

B2

قطع نشده به سمت پایین، به ویژه در مورد بیضه‌ها که به درستی در کیسه بیضه قرار نگرفته‌اند.

Not having descended to the normal position, especially referring to testicles.

adjective
معنی(adjective):

Not descended.

example
معنی(example):

پزشک توضیح داد که بیضه‌های پایین نیامده او ممکن است به جراحی نیاز داشته باشد.

مثال:

The doctor explained that his undescended testicle might need surgery.

معنی(example):

بیضه‌های پایین نیامده می‌توانند باعث مشکلات باروری شوند اگر درمان نشوند.

مثال:

Undescended testes can cause fertility issues if not treated.

معنی فارسی کلمه undescended

: معنی undescended به فارسی

قطع نشده به سمت پایین، به ویژه در مورد بیضه‌ها که به درستی در کیسه بیضه قرار نگرفته‌اند.