معنی فارسی undesired
B1نامطلوب، چیزی که مطلوب نیست یا نمیخواهید
Not wanted; something that is not desired or sought after.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not desired; unwanted.
example
معنی(example):
نتایج آزمایش برخی از اثرات نامطلوب را نشان داد.
مثال:
The results of the experiment showed some undesired effects.
معنی(example):
او هدفش جلوگیری از نتایج نامطلوب در پروژههایش است.
مثال:
She aims to avoid undesired outcomes in her projects.
معنی فارسی کلمه undesired
:
نامطلوب، چیزی که مطلوب نیست یا نمیخواهید
