معنی فارسی undigested
B1هضمنشده، به حالتی اطلاق میشود که غذا یا مادهای در دستگاه گوارش به طور کامل تجزیه نشده باشد.
Not broken down or processed in the digestive system.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not digested
example
معنی(example):
برخی غذاها میتوانند برای مدت طولانی در معده هضمنشده بمانند.
مثال:
Some food can remain undigested in the stomach for a long time.
معنی(example):
افکار هضمنشدهاش در شب او را نگران میکرد.
مثال:
His undigested thoughts troubled him at night.
معنی فارسی کلمه undigested
:
هضمنشده، به حالتی اطلاق میشود که غذا یا مادهای در دستگاه گوارش به طور کامل تجزیه نشده باشد.