معنی فارسی undisciplined

B1

غیر انضباطی، به معنای عدم پیروی از قوانین و نظم است که معمولاً به بی‌ثباتی منجر می‌شود.

Lacking discipline or control; behaving in a way that is unruly or disorganized.

adjective
معنی(adjective):

Not subjected to discipline, control or correction; uncorrected

معنی(adjective):

Lacking in self-control; ungovernable

example
معنی(example):

دانش‌آموز غیر انضباطی معمولاً فراموش می‌کرد که تکالیفش را انجام دهد.

مثال:

The undisciplined student often forgot to do his homework.

معنی(example):

رفتار غیر انضباطی می‌تواند عواقب جدی در مدرسه داشته باشد.

مثال:

Undisciplined behavior can have serious consequences in school.

معنی فارسی کلمه undisciplined

: معنی undisciplined به فارسی

غیر انضباطی، به معنای عدم پیروی از قوانین و نظم است که معمولاً به بی‌ثباتی منجر می‌شود.