معنی فارسی unemployment compensations
B2مجموعهای از پرداختهای مالی به افراد بیکار برای حمایت از آنها.
Multiple forms of financial assistance given to unemployed individuals.
- NOUN
example
معنی(example):
ایالتهای مختلف سطوح متفاوتی از جبران بیکاری ارائه میدهند.
مثال:
Different states provide varying levels of unemployment compensations.
معنی(example):
پس از از دست دادن شغل، او برای چندین جبران بیکاری واجد شرایط بود.
مثال:
After job loss, he qualified for several unemployment compensations.
معنی فارسی کلمه unemployment compensations
:
مجموعهای از پرداختهای مالی به افراد بیکار برای حمایت از آنها.