معنی فارسی unequalise
B2به معنای ایجاد نابرابری یا فقدان تساوی است.
To make unequal or to create disparities.
- VERB
example
معنی(example):
آنها میخواستند از مصوبات که سیستم آموزش را نابرابر کند، اجتناب کنند.
مثال:
They wanted to avoid policies that would unequalise the education system.
معنی(example):
اقداماتی که نیروی کار را نابرابر میکند به نارضایتی منجر میشود.
مثال:
Measures that unequalise the workforce lead to discontent.
معنی فارسی کلمه unequalise
:
به معنای ایجاد نابرابری یا فقدان تساوی است.