معنی فارسی unexampled
B1بدون نمونه، به معنای عدم وجود مثالی مشابه.
Having no parallel or equal; unprecedented.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Lacking prior examples; unprecedented.
example
معنی(example):
استعداد او در جامعه بدون نمونه بود.
مثال:
Her talent was unexampled in the community.
معنی(example):
این دستاورد بدون نمونه برای سالها به یاد خواهد ماند.
مثال:
This unexampled achievement will be remembered for years.
معنی فارسی کلمه unexampled
:
بدون نمونه، به معنای عدم وجود مثالی مشابه.