معنی فارسی unexercised

B1

غیر اجرایی، به معنای عدم به کارگیری یا استفاده از چیزی.

Not put into practice or utilized.

adjective
معنی(adjective):

Not having been subjected to physical exercise.

معنی(adjective):

Not having been exercised

example
معنی(example):

حقوق او برای سال های زیادی غیر اجرایی باقی ماند.

مثال:

Her rights remained unexercised for many years.

معنی(example):

مهارت هایی که او داشت غیر اجرایی بود و با گذشت زمان محو شد.

مثال:

The skills he had were unexercised and faded over time.

معنی فارسی کلمه unexercised

: معنی unexercised به فارسی

غیر اجرایی، به معنای عدم به کارگیری یا استفاده از چیزی.