معنی فارسی unfrocking

B2

عمل بی‌لباس کردن، به معنی برکنار کردن فردی از مقام یا لباس روحانی خود.

The act of stripping someone of their clerical vestments or status.

verb
معنی(verb):

To remove from the clergy; to revoke the clergical status of.

example
معنی(example):

بی‌لباس کردن یک کشیش می‌تواند بر整个 جامعه تأثیر بگذارد.

مثال:

The unfrocking of a priest can affect the entire community.

معنی(example):

بی‌لباس کردن یک اقدام جدی است که در پاسخ به ادعاهای نادرستی انجام می‌شود.

مثال:

Unfrocking is a serious measure taken in response to allegations of impropriety.

معنی فارسی کلمه unfrocking

: معنی unfrocking به فارسی

عمل بی‌لباس کردن، به معنی برکنار کردن فردی از مقام یا لباس روحانی خود.