معنی فارسی unfulfilling

B1

غیرقابل ارضا، به وضعیتی گفته می‌شود که احساس رضایت یا خوشحالی را به همراه ندارد و معمولاً در مورد فعالیت‌ها یا مشاغل به کار می‌رود.

Not providing satisfaction or fulfillment; lacking in joy or purpose.

adjective
معنی(adjective):

Not producing fulfillment or a sense of accomplishment; unsatisfying.

example
معنی(example):

کار او غیرقابل ارضا بود و او را الهام نمی‌کرد.

مثال:

Her job was unfulfilling and did not inspire her.

معنی(example):

بسیاری از افراد احساس می‌کنند که کارهای روزمره می‌توانند غیرقابل ارضا باشند.

مثال:

Many people feel that routine tasks can be unfulfilling.

معنی فارسی کلمه unfulfilling

: معنی unfulfilling به فارسی

غیرقابل ارضا، به وضعیتی گفته می‌شود که احساس رضایت یا خوشحالی را به همراه ندارد و معمولاً در مورد فعالیت‌ها یا مشاغل به کار می‌رود.