معنی فارسی uni-dimensional
B2یکبعدی، به توصیف یا بررسی فقط یک بعد یا ویژگی محدود اشاره دارد.
Having only one dimension or aspect; lacking complexity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک تحلیل یکبعدی عوامل مهمی را نادیده میگیرد.
مثال:
A uni-dimensional analysis overlooks important factors.
معنی(example):
در ادبیات، شخصیتی یکبعدی فاقد عمق است.
مثال:
In literature, a uni-dimensional character lacks depth.
معنی فارسی کلمه uni-dimensional
:
یکبعدی، به توصیف یا بررسی فقط یک بعد یا ویژگی محدود اشاره دارد.