معنی فارسی uni-lingual
B1تک زبانه به فردی اطلاق می‌شود که فقط به یک زبان صحبت می‌کند و قدرت گفتگو به زبان‌های دیگر را ندارد.
Describing someone who speaks only one language.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تک زبانه است و تنها یک زبان صحبت می‌کند.
مثال:
He is uni-lingual, speaking only one language.
معنی(example):
در یک کشور چند زبانه، تک زبانه بودن می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
مثال:
In a multi-lingual country, being uni-lingual can be challenging.
معنی فارسی کلمه uni-lingual
:
تک زبانه به فردی اطلاق می‌شود که فقط به یک زبان صحبت می‌کند و قدرت گفتگو به زبان‌های دیگر را ندارد.
