معنی فارسی unintended

B1

غیرعمدی، به معنای چیزی که به طور عمد یا با نیت طراحی نشده است.

Not intended; occurring accidentally or unintentionally.

adjective
معنی(adjective):

Not intended; unplanned

example
معنی(example):

پیامد غیرمترقبه این سیاست همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The unintended consequence of the policy surprised everyone.

معنی(example):

او بابت اشتباهات غیرمترقبه در گزارشش عذرخواهی کرد.

مثال:

He apologized for the unintended mistakes in his report.

معنی فارسی کلمه unintended

: معنی unintended به فارسی

غیرعمدی، به معنای چیزی که به طور عمد یا با نیت طراحی نشده است.