معنی فارسی unionise
B1تشکیل یا پیوستن به اتحادیه با هدف حمایت از کارگران و بهبود شرایط آنها.
To form or join a labor union in order to advocate for workers' rights.
- verb
verb
معنی(verb):
To organize workers into a union.
مثال:
My uncle got roughed up by some corporate thugs after they caught him trying to unionize their workers.
example
معنی(example):
برخی از کارمندان می‌خواهند برای نمایندگی بهتر به اتحادیه بپیوندند.
مثال:
Some employees want to unionise for better representation.
معنی(example):
این ابتکار به منظور اتحادیه‌سازی کارگران در صنایع مختلف است.
مثال:
The initiative aims to unionise workers in various industries.
معنی فارسی کلمه unionise
:
تشکیل یا پیوستن به اتحادیه با هدف حمایت از کارگران و بهبود شرایط آنها.
