معنی فارسی unipod

B1

یک پا، به ابزاری که برای حمایت تنها یک پا دارد اشاره دارد.

Referring to a device or mechanism that utilizes one leg for support.

noun
معنی(noun):

Monopod

example
معنی(example):

یک پاگرد اختراعی است که تنها از یک پا برای حمایت استفاده می‌کند.

مثال:

A unipod is an invention that uses only one leg for support.

معنی(example):

پاگرد جابجایی آسان‌تر را در فضاهای تنگ امکان‌پذیر می‌کرد.

مثال:

The unipod enabled easier mobility in tight spaces.

معنی فارسی کلمه unipod

: معنی unipod به فارسی

یک پا، به ابزاری که برای حمایت تنها یک پا دارد اشاره دارد.