معنی فارسی unison string
B1رشتهای که در صدایی واحد و همزمان استفاده میشود، معمولاً در موسیقی و سازها.
Referring to a string that produces the same pitch or tone simultaneously.
- NOUN
example
معنی(example):
درمان با رشته واحد از ارتعاشات برای ترویج آرامش استفاده کرد.
مثال:
The unison string therapy used vibrations to promote relaxation.
معنی(example):
تنظیم رشته واحد میتواند کیفیت صدای ساز را بهبود بخشد.
مثال:
Adjusting the unison string can improve the sound quality of the instrument.
معنی فارسی کلمه unison string
:
رشتهای که در صدایی واحد و همزمان استفاده میشود، معمولاً در موسیقی و سازها.