معنی فارسی unitises

B1

واحد قرار دادن، تقسیم‌بندی و دسته‌بندی یادداشت‌ها و اطلاعات به شکل واحدی که قابل استفاده باشد.

To organize or categorize notes or information into units.

verb
معنی(verb):

To manage as a unit

معنی(verb):

To convert, package, or organize into one or more units

example
معنی(example):

او یادداشت‌هایش را برای ارجاع در آینده واحد قرار می‌دهد.

مثال:

She unitises her notes for future reference.

معنی(example):

این پروژه جنبه‌های مختلف تحلیل را واحد قرار می‌دهد.

مثال:

The project unitises different aspects of the analysis.

معنی فارسی کلمه unitises

: معنی unitises به فارسی

واحد قرار دادن، تقسیم‌بندی و دسته‌بندی یادداشت‌ها و اطلاعات به شکل واحدی که قابل استفاده باشد.