معنی فارسی unity of place
B1اصطلاحی که به اصل تمرکز بر یک مکان در داستان یا نمایش اشاره دارد.
A dramatic principle asserting that a play should be set in one location.
- CONCEPT
example
معنی(example):
وحدت مکان به این معناست که یک نمایش باید در یک مکان واحد اتفاق بیفتد.
مثال:
The unity of place means that a play should occur in one location.
معنی(example):
در تئاتر کلاسیک، وحدت مکان به حفظ تمرکز بر روی داستان کمک میکند.
مثال:
In classical theatre, the unity of place helps maintain focus on the plot.
معنی فارسی کلمه unity of place
:
اصطلاحی که به اصل تمرکز بر یک مکان در داستان یا نمایش اشاره دارد.