معنی فارسی universal compass

B1

قطب‌نمای جهانی، ابزاری برای پیدا کردن جهت که در هر نقطه‌ای قابل استفاده است.

A navigational instrument that can be used in any location and is not limited to one area.

example
معنی(example):

آنها از یک قطب‌نما جهانی برای ناوبری خود استفاده کردند.

مثال:

They used a universal compass for their navigation.

معنی(example):

قطب‌نمای جهانی می‌تواند در هر موقعیتی کمک کند.

مثال:

The universal compass can help in any location.

معنی فارسی کلمه universal compass

: معنی universal compass به فارسی

قطب‌نمای جهانی، ابزاری برای پیدا کردن جهت که در هر نقطه‌ای قابل استفاده است.