معنی فارسی unkillable

B1

غیرقابل کشت، به شخص یا چیز که هیچ‌گاه نمی‌توان او را کشت یا از بین برد.

Not able to be killed.

adjective
معنی(adjective):

Not killable; unable to be killed.

example
معنی(example):

سپرها در فیلم‌ها معمولاً غیرقابل‌کشت به نظر می‌رسند.

مثال:

Superheroes often seem unkillable in movies.

معنی(example):

افسانه باستانی از یک جنگجوی غیرقابل‌کشت صحبت می‌کرد.

مثال:

The ancient legend spoke of an unkillable warrior.

معنی فارسی کلمه unkillable

: معنی unkillable به فارسی

غیرقابل کشت، به شخص یا چیز که هیچ‌گاه نمی‌توان او را کشت یا از بین برد.