معنی فارسی unknow

B1

فراموش کردن یا نادیده گرفتن اطلاعات یا حقایق قبلی، به ویژه آن‌هایی که آسیب‌زا هستند.

To deliberately forget or disregard information.

verb
معنی(verb):

To undo the process of knowing, to lose knowledge of something.

example
معنی(example):

من انتخاب می‌کنم چیزهایی را که به من درد می‌آورند فراموش کنم.

مثال:

I choose to unknow things that cause me pain.

معنی(example):

فراموش کردن برخی از حقایقی که آموخته‌ایم دشوار است.

مثال:

It's hard to unknow some of the truths we've learned.

معنی فارسی کلمه unknow

: معنی unknow به فارسی

فراموش کردن یا نادیده گرفتن اطلاعات یا حقایق قبلی، به ویژه آن‌هایی که آسیب‌زا هستند.