معنی فارسی unknown to

B1

ناشناخته برای، به معنای عدم آگاهی یا شناخت نسبت به چیزی یا کسی.

Not recognized or familiar to someone.

example
معنی(example):

نتایج مطالعه برای عموم ناشناخته بود.

مثال:

The results of the study were unknown to the public.

معنی(example):

او برای اکثر مردم شهر ناشناخته است.

مثال:

He is unknown to most of the people in the city.

معنی فارسی کلمه unknown to

: معنی unknown to به فارسی

ناشناخته برای، به معنای عدم آگاهی یا شناخت نسبت به چیزی یا کسی.