معنی فارسی unlearns

B1

عملی است که در آن فرد در تلاش است تا اطلاعات یا عادات نادرست را فراموش کند.

To discard or eliminate knowledge or behavior that is incorrect or unhelpful.

verb
معنی(verb):

To discard the knowledge of.

معنی(verb):

To break a habit.

example
معنی(example):

او عادات بد را فراموش می‌کند تا سلامتی‌اش را بهبود بخشد.

مثال:

She unlearns bad habits to improve her health.

معنی(example):

فراموش کردن زمان می‌برد، به ویژه وقتی رفتارهای جدید سخت به کارگیری می‌شوند.

مثال:

Unlearning takes time, especially when new behaviors are hard to adopt.

معنی فارسی کلمه unlearns

: معنی unlearns به فارسی

عملی است که در آن فرد در تلاش است تا اطلاعات یا عادات نادرست را فراموش کند.