معنی فارسی unlovable
B1غیرقابل محبت، به معنای این که کسی نتواند عشق یا محبت را دریافت کند.
Not able to be loved; lacking qualities that are endearing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not lovable.
example
معنی(example):
او پس از جدایی احساس میکرد که دوستداشتنی نیست.
مثال:
He felt unlovable after the breakup.
معنی(example):
بسیاری بر این باورند که هیچکس واقعاً غیرقابل محبت نیست.
مثال:
Many believe that no one is truly unlovable.
معنی فارسی کلمه unlovable
:
غیرقابل محبت، به معنای این که کسی نتواند عشق یا محبت را دریافت کند.