معنی فارسی unmanned aerial vehicle
B1وسیه پرندهای که بدون سرنشین عمل میکند و معمولاً برای نظارت و تجزیه و تحلیل استفاده میشود.
A vehicle that flies without a human pilot, typically controlled remotely.
- NOUN
example
معنی(example):
یک وسیله پرنده بدون سرنشین میتواند برای کاربردهای مختلف از جمله نقشهبرداری استفاده شود.
مثال:
An unmanned aerial vehicle can be used for various applications including mapping.
معنی(example):
توسعه وسایل پرنده بدون سرنشین شیوه انجام نظارت هوایی را تغییر داده است.
مثال:
The development of unmanned aerial vehicles has changed the way we conduct aerial surveys.
معنی فارسی کلمه unmanned aerial vehicle
:
وسیه پرندهای که بدون سرنشین عمل میکند و معمولاً برای نظارت و تجزیه و تحلیل استفاده میشود.