معنی فارسی unmistakable

B2

چیزی که به وضوح قابل شناسایی یا تشخیص است و هیچ تردیدی درباره آن وجود ندارد.

Clear and definite; impossible to confuse with something else.

adjective
معنی(adjective):

Unique, such that it cannot be mistaken for something else.

example
معنی(example):

بوی نان تازه غیرقابل‌انکار است.

مثال:

The smell of fresh bread is unmistakable.

معنی(example):

استعداد او در موسیقی غیرقابل‌انکار است.

مثال:

Her talent for music is unmistakable.

معنی فارسی کلمه unmistakable

: معنی unmistakable به فارسی

چیزی که به وضوح قابل شناسایی یا تشخیص است و هیچ تردیدی درباره آن وجود ندارد.