معنی فارسی unplucked

B1

نچیده، به میوه یا گل‌هایی اشاره دارد که هنوز برداشت نشده‌اند.

Not having been removed from a plant.

adjective
معنی(adjective):

Not having been plucked.

example
معنی(example):

میوه‌های نچیده به شدت از درخت آویزان بودند.

مثال:

The unplucked fruit hung heavily from the tree.

معنی(example):

او به گل‌های نچیده در باغ نگاه کرد.

مثال:

She admired the unplucked flowers in the garden.

معنی فارسی کلمه unplucked

: معنی unplucked به فارسی

نچیده، به میوه یا گل‌هایی اشاره دارد که هنوز برداشت نشده‌اند.