معنی فارسی unready
B1آماده نبودن، به وضعیتی اطلاق میشود که فرد یا چیزی هنوز برای انجام کاری آماده نشده است.
Not ready; not prepared.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not ready.
example
معنی(example):
او احساس میکرد که برای تصمیمگیری درباره آیندهاش آماده نیست.
مثال:
She felt unready to make a decision about her future.
معنی(example):
این پروژه هنوز برای ارائه آماده نیست.
مثال:
The project is still unready for presentation.
معنی فارسی کلمه unready
:
آماده نبودن، به وضعیتی اطلاق میشود که فرد یا چیزی هنوز برای انجام کاری آماده نشده است.