معنی فارسی unreckoned
B1نادیده گرفته شده به معنای چیزی که در محاسبات یا تفکرات مورد توجه قرار نگرفته است.
Not taken into account or disregarded in considerations.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not reckoned; not counted or measured.
example
معنی(example):
مشارکتهای او تا پایان پروژه نادیده گرفته شد.
مثال:
His contributions went unreckoned until the project was completed.
معنی(example):
عواقب رفتارهای او قبل از اتخاذ تصمیم نادیده گرفته شده بود.
مثال:
The consequences of his actions were unreckoned before the decision was made.
معنی فارسی کلمه unreckoned
:
نادیده گرفته شده به معنای چیزی که در محاسبات یا تفکرات مورد توجه قرار نگرفته است.