معنی فارسی unrip

B1

باز کردن یا جداسازی یک دوخت یا درز.

To undo or separate seams or stitches.

verb
معنی(verb):

To open something by ripping/tearing.

example
معنی(example):

باید درز را باز می‌کردم تا دوخت را تعمیر کنم.

مثال:

I had to unrip the seam to fix the dress.

معنی(example):

قبل از تغییر آن، لازم است که پارچه را باز کنیم.

مثال:

It is necessary to unrip the fabric before altering it.

معنی فارسی کلمه unrip

: معنی unrip به فارسی

باز کردن یا جداسازی یک دوخت یا درز.