معنی فارسی unsolders
B2عمل جدا کردن یا حذف لحیم از اتصالات در یک مدار یا قطعه الکترونیکی.
The action of removing solder from a joint or connection.
- verb
verb
معنی(verb):
To reverse the process of soldering, such as by breaking the joint and removing the solder
example
معنی(example):
او با دقت سیم‌ها را از مدار باز می‌کند.
مثال:
He unsolders the wires from the circuit board carefully.
معنی(example):
تکنسین قطعات معیوب را برای تعویض باز می‌کند.
مثال:
The technician unsolders faulty parts to replace them.
معنی فارسی کلمه unsolders
:
عمل جدا کردن یا حذف لحیم از اتصالات در یک مدار یا قطعه الکترونیکی.
