معنی فارسی unspoiled
B2دست نخورده، به شرایطی اشاره دارد که هنوز با زندگی مدرن یا آسیبهای انسانی تغییر نکرده است.
In its natural state; not damaged, altered, or spoiled.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not spoiled or touched; pure.
example
معنی(example):
طبیعت دست نخورده این منطقه گردشگران زیادی را جذب میکند.
مثال:
The unspoiled nature of the region attracts many tourists.
معنی(example):
او خوشحال بود که یک ساحل دست نخورده با آب شفاف پیدا کرد.
مثال:
He was happy to find an unspoiled beach with clear water.
معنی فارسی کلمه unspoiled
:
دست نخورده، به شرایطی اشاره دارد که هنوز با زندگی مدرن یا آسیبهای انسانی تغییر نکرده است.