معنی فارسی unstamped
B1بدون تمبر، به معنای عدم پرداخت هزینه پست برای ارسال نامه.
Not having a stamp affixed; lacking postage.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not stamped.
example
معنی(example):
نامه بدون تمبر بود، بنابراین نمیتوانست ارسال شود.
مثال:
The letter was un stamped, so it couldn't be sent.
معنی(example):
تمام مدارک تا زمان تأیید نهایی بدون تمبر باقی ماندند.
مثال:
All the documents remained un stamped until the final approval.
معنی فارسی کلمه unstamped
:
بدون تمبر، به معنای عدم پرداخت هزینه پست برای ارسال نامه.