معنی فارسی unstrap

B1 /ʌnˈstɹæp/

باز کردن یا جدا کردن نوار یا بند از چیزی، به ویژه برای آزاد کردن آن.

To release or remove the straps from something.

verb
معنی(verb):

To loosen or remove the straps from (something).

example
معنی(example):

لطفاً قبل از خارج شدن از وسیله نقلیه، کمربند ایمنی خود را باز کنید.

مثال:

Please unstrap your seatbelt before exiting the vehicle.

معنی(example):

او مجبور شد بسته را باز کند تا محتویات آن را بررسی کند.

مثال:

She had to unstrap the package to check its contents.

معنی فارسی کلمه unstrap

: معنی unstrap به فارسی

باز کردن یا جدا کردن نوار یا بند از چیزی، به ویژه برای آزاد کردن آن.