معنی فارسی unstuffed

B1

پر نشده، در مورد چیزی که محتویاتی ندارد یا پر نشده است.

Not filled or packed; lacking stuffing.

adjective
معنی(adjective):

Not stuffed.

مثال:

an unstuffed turkey

example
معنی(example):

اسباب‌بازی هنوز پر نشده و ظاهری شل دارد.

مثال:

The toy remains unstuffed, looking floppy.

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم که بالش را خالی نگه داریم تا راحتی بیشتری داشته باشد.

مثال:

We decided to keep the pillow unstuffed for added comfort.

معنی فارسی کلمه unstuffed

: معنی unstuffed به فارسی

پر نشده، در مورد چیزی که محتویاتی ندارد یا پر نشده است.