معنی فارسی untilled

B2

عبارت 'پردازش نشده' به زمین‌هایی اطلاق می‌شود که زیر کشت نرفته‌اند و دست نخورده باقی مانده‌اند.

Referring to land that has not been cultivated or prepared for planting.

adjective
معنی(adjective):

Of land, having not been tilled.

مثال:

Spring was upon us and the ground remained untilled.

example
معنی(example):

زمین‌ها برای چندین فصل پردازش نشده باقی ماندند.

مثال:

The fields remained untilled for several seasons.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که این منطقه را برای حفظ وضعیت طبیعی آن دست نخورده باقی بگذارند.

مثال:

They decided to keep the area untilled to preserve its natural state.

معنی فارسی کلمه untilled

: معنی untilled به فارسی

عبارت 'پردازش نشده' به زمین‌هایی اطلاق می‌شود که زیر کشت نرفته‌اند و دست نخورده باقی مانده‌اند.