معنی فارسی untwist

B1

باز کردن، به فرایند جدا کردن چیزی که پیچ خورده یا گره خورده اشاره دارد.

To remove the twist from something.

noun
معنی(noun):

A twist in the opposite direction.

verb
معنی(verb):

To remove a twist from.

معنی(verb):

To become untwisted.

example
معنی(example):

لطفاً سیم را با دقت باز کنید.

مثال:

Please untwist the wire carefully.

معنی(example):

او موفق شد درپوش را از بطری باز کند.

مثال:

She managed to untwist the cap from the bottle.

معنی فارسی کلمه untwist

: معنی untwist به فارسی

باز کردن، به فرایند جدا کردن چیزی که پیچ خورده یا گره خورده اشاره دارد.