معنی فارسی unwarmed

B1

هنوز گرم نشده به معنای عدم افزایش دما یا حرارت بخشی از یک شیء است.

Not made warm; still maintaining a low temperature.

adjective
معنی(adjective):

Not warmed

example
معنی(example):

من وقتی سوپ را سرو کردم، هنوز گرم نشده بود.

مثال:

The soup was still unwarmed when I served it.

معنی(example):

تخت خواب سرد خواب راحتی را دشوار کرد.

مثال:

The unwarmed bed made it hard to sleep comfortably.

معنی فارسی کلمه unwarmed

: معنی unwarmed به فارسی

هنوز گرم نشده به معنای عدم افزایش دما یا حرارت بخشی از یک شیء است.