معنی فارسی up to the mark
B2به معنای رساندن چیزی به سطح کیفیت یا استانداردهای مورد نظر است.
Means to be at an acceptable quality or standard.
- IDIOM
example
معنی(example):
کار او به سطح استاندارد رسیده بود و رئیس را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His work was up to the mark and impressed the boss.
معنی(example):
باید اطمینان حاصل کنیم که خدمات ما به سطح مطلوب رسیده است.
مثال:
We need to ensure that our services are up to the mark.
معنی فارسی کلمه up to the mark
:
به معنای رساندن چیزی به سطح کیفیت یا استانداردهای مورد نظر است.