معنی فارسی updoming
B1عمل یا تکنیک توسعه به سمت بالا، معمولاً در طراحی یا هنر.
The action of curving or arching upward, often used in design or artwork.
- OTHER
example
معنی(example):
خمیدگی به سمت بالا در ساختار یکی از ویژگیهای کلیدی در طراحی آن بود.
مثال:
The updoming of the structure was a key feature in its design.
معنی(example):
هنرمندان اغلب از خمیدگی به سمت بالا برای ساخت مجسمههای منحصر به فرد استفاده میکنند.
مثال:
Artists often use updoming to create unique sculptures.
معنی فارسی کلمه updoming
:
عمل یا تکنیک توسعه به سمت بالا، معمولاً در طراحی یا هنر.